روایت فتحعلی اویسی درباره سنگ قبرش
تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۳۱۱۰۷۰
به گزارش تابناک به نقل از ایسنا، «سنگ قبر» کتابی است که به کوشش پوریا تابان گردآوری شده و در بر دارنده نظرات ۱۵۶ چهره مشهور هنری درباره مرگ است. اویسی که دیروز، ۱۳ مهر درگذشت، در این کتاب گفته بود: دوست دارم در پایان یک کار و هنگامی که لطمهای به آن نخورد، بمیرم. سینمایی یا تلویزیونی، فرقی نمیکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او همچنین در پاسخ به این پرسش که دوست دارید روی سنگ قبرتان چه بنویسند؟ گفته بود: باید بنویسند. من خودم چیزی ندارم بنویسم. بالاخره دوستانمان چیزی پیدا میکنند که با من هماهنگی داشته باشد و روی سنگ قبرم بنویسند.
تابان این کتاب را به این امید نگاشت که با صحبت درباره مرگ، بتواند پهنا و معنای زندگی را به رخ بکشد. او از پاییز ١٣٨٤ دست به کار نوشتن این کتاب شد که به مدت ده سال زمان برد و تا پاییز ١٣٩٤ نظرات ١٥٦ هنرمند و چهره مشهور و محبوب گردآوری شد و این کتاب آبان ١٣٩٤ در سینما صحرا رونمایی شد.
در کتاب «سنگ قبر» ۴ سوال وجود دارد:
١- نگاهتان به مرگ؟
٢- از مرگ می ترسید یا نه؟
٣- دوست دارید چگونه بمیرید؟
٤- روی سنگ قبرتان چه خواهید نوشت؟
پیش از فتحعلی اویسی، محمدعلی اینانلو، داود رشیدی، حسن جوهرچی، سعید کنگرانی، جمشید مشایخی، سیروس گرجستانی و ماهچهره خلیلی، از جمع هنرمندان حاضر در این کتاب، راهی جهان دیگر شده بودند. کتاب «سنگ قبر» از سوی نشر «رهی» منتشر شده است.
فتحعلی اویسی زاده ۲۱ دی ۱۳۲۴ و فارغالتحصیل کارگردانی و بازیگری سینما از دانشگاه ایالتی تگزاس در سال ۱۳۵۳ بود و در خوانندگی هم دستی داشت. آغازِ فعالیت سینماییاش، بازی در فیلم «قدغن» از علیرضا داوودنژاد در سال ۱۳۵۷ بود.
او در فیلمهای «ناخدا خورشید» (ناصر تقوایی، ۱۳۶۵)، «سرب» (مسعود کیمیایی، ۱۳۶۷)، «هی جو» (منوچهر عسگری نسب، ۱۳۶۷)، «بانو» (داریوش مهرجویی، ۱۳۷۰)، «جهان پهلوان تختی» (علی حاتمی و بهروز افخمی، ۱۳۷۶) و «مومیایی ۳ »(محمدرضا هنرمند، ۱۳۷۸) بازی کرد و ساخت فیلم «مریم و میتیل» هم از جمله فعالیتهای او در عرصه کارگردانی سینماست.
اویسی از هنرمندان فعال در تلویزیون بود و بازی و کارگردانی مجموعههای تلویزیونی «بدونشرح»، «شهر قشنگ»، «کمربندها را ببندیم»، «دارا و ندار»، «زیرزمین»، «باغچه مینو» و ... از جمله فعالیتهای او در این رسانه است.
این هنرمند که از چندی پیش در بیمارستان بستری و به کما رفته بود، صبح سه شنبه، ۱۳ مهر درگذشت.
منبع: تابناک
کلیدواژه: اعمال ماه صفر علی سلاجقه حسن یزدانی امیرحسین زارع کامران قاسم پور فتحعلی اویسی فتحعلی اویسی سنگ قبر مرگ اعمال ماه صفر علی سلاجقه حسن یزدانی امیرحسین زارع کامران قاسم پور فتحعلی اویسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۳۱۱۰۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تو زیبایی
ازایراد گرفتن به بینیمان که امضای اکثر ما ایرانیهاست آغاز میکنیم تا به کوچک بودن لب و جوشهای وقت و بیوقتمان میرسیم، بعد تصاویر فلان سلبریتی یا فلان مدل مشهور زارا در ذهنمان نقش میبندد و آنجاست که سرخورده و مأیوس از خلقتمان پروژه عظیم زیبا شدن را شروع میکنیم. راستش را بخواهید آغاز قصه بسیاری از افرادی که تا حد مرگ زیر تیغ رفتند هم از همین جاها آغاز میشود. پس باید حواسمان را جمع کنیم حالا که در دیوارهای مدرنیته و زیر بمباران رسانه و علم پیشرفته زندگی میکنیم یک وقت کارمان به جایی نرسد که حتی خودمان را نشناسیم یا احساس غالبمان به خودمان انزجار و تنفر باشد.۱- تو زیبایی چون منحصر به فردی
تا حالا به این فکر کردهاید که از هرکدام ما در کل عالم هستی و بین میلیاردها انسان زنده و مرده فقط یک نسخه وجود دارد؟ چهره ما مثل اثر انگشتمان میماند و وجه تمایز ظاهری ما با باقی آدمها همین است و همین تفاوت است که خیابانها و شهرها را زیبا میکند. اگر همه ما شبیه هم بودیم و هیچ تفاوتی نداشتیم زندگی چقدر خستهکننده و تکراری میشد اما الان از صبح تا شب در مترو، خیابان، مدرسه و دانشگاه ما شاهد شکلها، رنگها و اندازههای متفاوتی از آدمها هستیم و اگر به چشممان عینک زیبایی بین زده باشیم در هر کدام میتوانیم قشنگی منحصر به فردی را جستوجو کنیم، در دختری رگههای آبی چشمهایش، در زنی لبخند شیرین و گرمش، در پسری موهای فرفری و درهمش و... پس ما زیباییم چون منحصر به فردیم.
۲- تو زیبایی چون با اعتماد به نفسی
حقیقتا اعتماد به نفس مستقیم بر تصویر ما و بر ذهن دیگران تأثیر میگذارد. فردی که دائم از خودش بدگویی میکند، خودش را آنطور که باید قبول نداشته باشد و نپذیرفته باشد در برابر تعاریف دیگران امتناع کند و منکر زیباییهایش باشد تصویر خوبی از خود برای بقیه به جا نمیگذارد اما از آن طرف اگر واقعا خود را باور داشته باشید و نقصها و زیباییهایتان را پذیرفته باشید همیشه احساسی خوشایند برای دیگران از خودتان بر جای میگذارید. اگر در خاطراتتان هم بگردید بهکرات انسانهای زیبایی میبینید که به دلیل اینکه به خودشان اعتماد نداشتند، تصویر زیبایی در ذهن شما ندارند. پس اعتمادبهنفستان را با پذیرش خودتان بالا ببرید تا هم زیباییهایتان را بیشتر ببینید و هم جهان را.
۳- تو زیبایی، چون واقعی هستی
بعید میدانم فردی باشد که این روزها با گشتن در فضای مجازی و دیدن عکسهای بینقص بلاگرها و مدلها خودش را با آنها مقایسه نکرده باشد اما بهنظر شما چند درصد این عکسها آنچه واقعا هست را به نمایش میگذارد. اینفلوئنسری در مصاحبهای میگفت ما دائم تحت رژیمهای سخت پزشکان حاذقیم و مربیهای رژیم داریم. مرتب ورزش میکنیم. بهترین آرایشگرها، مو و صورتمان را آرایش میکنند. بهترین عکاسها از بهترین زاویهها عکس برمیدارند. بهترین ادیتورها عکسها را فتوشاپ میکنند. حالا ما آدمهای معمولی که هر از گاهی به جای شام میوه میخوریم و برای آرا و ویرا کردن به آرایشگاه زری خانم میرویم، خودمان را با آنها مقایسه میکنیم.بیایید از این قیاس کردن دست برداریم و خودمان را با گودی زیرچشمها و جای جوشهایمان دوست داشته باشیم.
۴- تو زیبایی چون خالقت زیباست
خداوند در قرآن آیهای دارد که میفرماید«وا... یحب جمال». یعنی آهای بنده خوبم من زیبایی هارا دوست دارم و تو را زیبا آفریدم. وقتی در این آیه غرق شویم و به لطافت خداوند فکر کنیم واقعا به این نمیرسیم خالقی که زیبایی دوست دارد پس چطور میتواند مخلوقی زشت و کریه بیافریند؟همه ما زیباییم، فقط باید درک کنیم زیبایی حقیقی آنچیزی است که در قلبها و دلهایمان میگذرد و چهره ما فقط ماسکی است که در این جهان از آن استفاده میکنیم، حالا اینکه گاهی به خاطر بلوغ تغییر کند، جوش بزند، دماغش قوز شرقی داشته باشد، چه فرقی میکند؟ نه اینکه به خودمان اهمیت ندهیم و نرسیم؛ قطعا باید مراقب خود و جسممان باشیم و به آن برسیم اما اهمیت بیش از حد به ظواهر، ما را در همان سطح نگه میدارد و هیچگاه اجازه اینکه تجربههای عمیقتر داشته باشیم را به ما نمیدهد. پس بکوشیم بیشتر روحمان را زیبا و صاف و شفاف کنیم، چون زیبایی حقیقی چیزی فراتر از پوست شفاف و چشم رنگی و بینی نوک بالاست.
۵- تو زیبایی چون مراقب خودتی
کارهایی را انجام بدهید که بعد آن احساس خوبی به خودتان داشته باشید. مثلا ورزش کردن با بدن ما این کار را میکند پس فعالیت بدنی را ولو ۱۰دقیقه در برنامه خود بگنجانید. مدیتیشن کردن یا به خود رسیدنهای معقول مثل اینکه روتین پوستی مرتبی داشته باشید یا مدل مویتان را گاهی مرتب کنید، باعث میشود خودتان را بیشتر دوست داشته باشید. بهخصوص برای دخترها که این اصطلاحا قرتی بازیها در وجودمان است اما باید حواسمان را جمع کنیم که این به خود رسیدنها افراطی نشود و طوری نباشد که طبیعی بودن و بکر بودنمان را از ما بگیرد. یادتان که نرفته؟ ما با تفاوتهایمان زیباییم!
۶- تو زیبایی چون عروسک خیمه شب بازی نیستی
دنیای مد و فشن مثل چرخ و فلک دائم در حال تغییر است و هر روز یک ترند جدید، استایل جدید و مدل جدیدی را به بازار میآورد و هدفش بیشتر از زیبایی، پول و تجارت و فروش است، مثلا اگر شما یک کلاه خاص تولید کنید و به اصحاب رسانه بدهید تا جلوی شاتهای دوربین از آن استفاده کنند، تبریک میگویم شما مدسازی کردید و از فردای آن روز احتمالا این گزینه از برند و مغازهتان پر فروش میشود و سود کردهاید. پس دنیای مد و فشن و رسانه صرفا به فکر زیباتر شدن ما نیست بلکه به فکر جیب خودش است و ما اگر بخواهیم تابع دنیای مد باشیم هر روز باید در کلینیکها و مغازهها باشیم تا یک روز هیکلمان را ساعت شنی کنیم و یک روز اسکینی، یک روز لباس راه راه بخریم و یک روز لباس پلنگی. پس بیایید عروسک خیمه شب بازی سرمایه گذاران نباشیم و از آنچه داریم، لذت ببریم.